خلاصه کتاب رهبر ذهن آگاه

شناسنامه خلاصه کتاب رهبر ذهن آگاه

عنوان کتاب: رهبر ذهن آگاه عنوان کتاب به زبان اصلی: The ۱۵ Commitments of Conscious Leadership: A New Paradigm for Sustainable Success نویسنده: دیانا چپمن، جیم دتمر و کلی کلمپ نوع کتاب: خلاصه کتاب صوتی امتیاز کتاب: ۴.۷ از ۵ (Amazon)، ۴.۲ از ۵ (Good reads)، ۴.۶ از ۵ (Audible)

اهداف خلاصه کتاب رهبر ذهن آگاه

نویسندگان کتاب رهبر ذهن آگاه تلاش دارند تا به شما بیاموزند که چطور به‌صورت آگاهانه تیم را مدیریت کنید و به‌این ترتیب، هزینه‌های طولانی‌مدت را کاهش داده و بهره‌وری را به‌صورت محسوسی افزایش دهید. ایجاد فرهنگ سازمانی مطلوب، روابط درون‌سازمانی مناسب و سازنده و همچنین نشاط و تعادل در محیط کار از دیگر مسائلی است که با خواندن این کتاب خواهید آموخت. چپمن و همکاران در این کتاب تلاش می‌کنند تا نقشه راه جامعی برای تغییر رویکرد مبتنی بر ترس به رویکرد مبتنی بر اعتماد ارائه دهند و شما را به مدیری قدرتمند تبدیل کنند.

درباره نویسنده خلاصه کتاب رهبر ذهن آگاه

دایانا چپمن مشاور زمینه رهبری و مدیریت است که با بیش از ۱۰۰۰ رهبر سازمانی و تیم‌های مختلف کار کرده است. او هم‌موسس گروه رهبری آگاهانه است و در این مجموعه، کارهای جامعی را در زمینه رهبری موثر اجرا کرده است. جیم دتمر، شریک دایانا در بنیانگذاری موسسه رهبری آگاهانه و نویسنده همکار کتاب رهبر ذهن‌آگاه است. او برای توسعه سازمانی با بیش از ۱۵۰ مدیرعامل و تیم کار کرده است. دتمر رهبر انجمن ماهانه رهبران در شیکاگو و نیویورک بوده است و در زمینه آموزش مربیان رهبری فعالیت می‌کند. او علاوه‌بر نوشتن کتاب پرفروش رهبر ذهن‌آگاه سخنران همایش تد در دانشگاه استنفورد هم بوده است. کلی وارنر کلمپ سخنران، تسهیل کننده YPO و مربی مدیریت اجرایی است. او به مدیران ارشد می‌اموزد که چطور چالش‌ها و مشکلات مربوط به ارتباطات، اعتماد و فرهنگ سازمانی را کشف و رفع کنند. کلی کلمپ متخصص انیاگرام (مدلی از گونه‌شناسی انسانی) است و با درک عمیق‌تر از انگیزه‌ افراد به سازمان‌ها کمک می‌کند تا بهتر از رقبای خود عمل کنند. او علاوه‌بر کتاب مدیر ذهن‌آگاه در نوشتن کتاب‌های دفتر بدون نمایشنامه و ۱۳ دستورالعمل برای تیم‌ها، همکاری داشته است.

نقد خلاصه کتاب رهبر ذهن آگاه

کتاب رهبر ذهن آگاه راهنمایی کاربردی و جالب برای مدیریت بهتر کسب‌وکار، مبتنی بر خوداگاهی است. این اثر به خواننده می‌آموزد که چطور در مقام مدیریت کسب‌وکار، ترس را در خود از بین ببرد و با وضوح بیشتر در این مسیر قدم بگذارد. نتیجه به‌کارگیری آموزه‌های کتاب در محیط کسب‌وکار، ایجاد روابط سالم و مبتنی بر روح همکاری و تعامل خواهد بود. افرادی که این کتاب را می‌خوانند، روابط محیط کار و لزوم ایجاد فرهنگ سازمانی سازنده را بهتر درک خواهند کرد و تلاش می‌کنند که با همدلی با زیردستان خود، به سمت رشد و توسعه حرکت کنند. در این کتاب با مهارت‌هایی آشنا می‌شوید که از شما مدیری پیشگام می‌سازد. این مهارت‌ها تنها توسط تعداد اندکی از افراد به‌کار گرفته شده‌اند و همین تعداد اندک به موفقیت‌های قابل توجهی دست پیدا کرده‌اند. اگر دوست دارید که الگوهای قدیمی مدیریت را از بین ببرید و به سمت رشد و توسعه حرکت کنید، خواندن کتاب مدیر ذهن‌آگاه می‌تواند کمکی بزرگ برای پیشرفت شما در این مسیر باشد. ما پیشنهاد می‌کنیم که فرصت این کشف بزرگ را از خودتان دریغ نکنید.

جوایز و دستاورد های خلاصه کتاب رهبر ذهن آگاه

کتاب رهبر ذهن آگاه یکی از آثار موفق درزمینه رهبری و مدیریت کسب‌وکار محسوب می‌شود. این کتاب پرفروش و پرخواننده به زبان‌های زیادی ترجمه شده است و خوانندگان زیادی درسرتاسر دنیا از آموزه‌های آن به‌عنوان اصولی مهم برای رهبری استفاده می‌کنند. این کتاب در وبسایت آمازون در رتبه سی‌وهفتم پرفروش‌ترین کتاب‌های فرهنگ سازمانی و محیط کسب‌وکار قرار دارد.

این کتاب مناسب چه کسانی است؟

مدیران کسب‌وکار و رهبرانی که می‌خواهند در محیط سازمان خود قدرتمند و تاثیرگذار باشند. کسانی که دوست دارند مهارت‌های رهبری و مدیریت را در خود تقویت کنند. دانشجویان رشته مدیریت و همه کسانی که به موضوعات مربوط به رهبری، کسب‌وکار و مدیریت علاقه دارند.

صاحب نظران راجع به کتاب چه می گویند؟

بعد از خواندن این کتاب، دیگر هرگز به مقوله رهبری مانند قبل نگاه نخواهید کرد. پانزده موضوعی که در این کتاب از رهبری ارائه می شود، عصاره چندین دهه کار با مدیران عامل و رهبران دیگر است. رهبرانی که برای مشتریان خود تغییردهنده قواعد بازی بوده‌اند و ما اطمینان داریم که این تجربیات برای شما هم مناسب خواهد بود. (وبسایت Barnes & Noble)

بخش هایی از متن کتاب

متخصصان می‌گویند سیستم عصبی ما به بازتنظیم نیاز دارد تا بتواند شادی، رضایت و ارتباط بهتری ایجاد کند. خبر خوب اینکه سیستم عصبی ما دربرابر دریافت برنامه جدید بسیار منعطف عمل می‌کند. درواقع اگر ما پشتیبان آن باشیم، تاحدود زیادی می‌توانیم ذهنمان را بازتنظیم کنیم. ما به رهبران توصیه می‌کنیم که برای توسعه ذهن و ایجاد ظرفیت‌های جدید، بلافاصله پس از تجربه یک موفقیت بزرگ، آن را با تجربیات قدیمی ادغام کنند. مثلا وقتی موفق می‌شوید که پس از تلاش‌های فراوان قرارداد سنگینی ببندید، برای ایجاد ظرفیت ذهنی‌تان، پس از ترک محل کار به کارهای معمولی و روتین زندگیتان برگردید. مثلا محیط خانه را جارو بکشید، با همسرتان صحبت کنید یا تلویزیون تماشا کنید. ما اصولا رهبران ناخودآگاه را رهبران واکنشی توصیف می‌کنیم. آن‌ها معمولا به یک ماجرا در گذشته یا خیالاتی درمورد آینده واکنش نشان می‌دهند و آن تصور به شخصیتف نفس یا ذهنیتشان مسلط می‌شود. رهبران فرسوده، تحت استرس یا پریشان، سازمان‌هایی را پرورش می‌دهند که گردش مالی بالا، مشارکت پایین، هزینه‌های مراقبت بهداشتی شدید و تیم ناکارآمد دارند که اغلب به‌جای کار کردن در کنار هم، در برابر هم کار می‌کنند. مدل‌های کنون رهبری از سازمان‌ها می‌خواهد تا افراد خود را تا حدود زیادی با ترس یا میل به پاداش‌های بیرونی برانگیخته کنند. اگرچه نمی‌توان انکار کرد که این مدل از ایجاد انگیزه در کوتاه‌مدت نتیجه به‌همراه دارد، اما معمولا در محیط کار نوعی از بی اعتمادی و بدبینی ایجاد می‌کند که در درازمدت، با پیامدهای منفی همراه خواهد بود. «من احساس می‌کنم که اگر ما این تصمیم را بگیریم، عواقب ویرانگری در انتظارمان خواه بود»، یا «من احساس می‌کنم که شما از نکته‌ای غافل مانده‌اید»، یا «احساس می‌کنم که اطلاعاتی که ارائه کرده‌اید دقیق نیست»، به این گزاره‌ها دقت کنید. توجه داشته باشید که شاید این جملات با عبارت من "احساس می‌کنم" شروع شوند، اما درواقع بیانگر احساسات ما نیستند؛ بلکه نشانگر افکار، پیش‌داوری‌ها، باورها یا نظرات ما هستند. اولین چیزی که باید یاد بگیریم این است که فقط زمانی که از ما سوال می‌شود تا احساسمان را درباره چیزی بگوییم، از لفظ احساس می‌کنم استفاده کنیم. این گزاره صرفا درباره حواس پنجگانه ما استفاده خواهد شد.