خلاصه کتاب در یک چشم به هم زدن

شناسنامه خلاصه کتاب در یک چشم به هم زدن

عنوان کتاب: در یک چشم بهم زدن عنوان کتاب به زبان اصلی: Blink: The Power of Thinking Without Thinking نویسنده: مالکوم گلدول نوع کتاب: خلاصه کتاب صوتی امتیاز کتاب: ۴.۶ از ۵ (Amazon)، ۳.۹ از ۵ (Good reads)، ۴.۵ از ۵ (Audible)

اهداف خلاصه کتاب در یک چشم به هم زدن

یکی از مهم‌ترین مسائلی که مالکوم گلدول در کتاب در یک چشم بهم زدن به آن می‌پردازد، مسئله شهود است. او تلاش کرده است تا به خوانندگان بیاموزد که اساسا شهود به چه معناست، چطور تقویت می‌شود و چه اتفاقی می‌افتد که دسته‌ای از افراد در تکیه به غرایزشان در تصمیم‌گیری بسیار قدرتمندتر از دیگران هستند. در این کتاب می‌آموزید که چطور شهود خود را تقویت کنید و باتکیه بر ان تصمیمات قدرتمند و بدون خطایی بگیرید. متغیرهای قدرتمند و نحوه فیلترینگ آن‌ها در تصمیمگیری بهتر از دیگر مسائلی است که در این کتاب خواهید آموخت.

درباره نویسنده خلاصه کتاب در یک چشم به هم زدن

مالکوم گلدول روزنامه‌نگار، نویسنده و سخنران کانادایی انگلیسی در ۳ سپتامبر ۱۹۶۳ متولد شد. او نویسنده پرکاریست که کتاب‌‌های منتشر شده او توانسته‌اند به آثاری پرفروش تبدیل شوند. فهت کتاب او اصولا درمورد تبیین و تغییر دیدگاه خوانندگان نسبت به موضوعات و مسائل پیرامون زندگی است. او تلاش می‌کند تا در آثار خود از نتایج تحقیقات جامعه ‌شناسی و روانشناسی استفاده و آن را به زبان ساده به مخاطب منتقل کند. از هفت کتابی که گلدول ممنتشر کرده است، پنج کتاب او در لیست پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز قرار گرفته‌اند و مورد توجه خوانندگان قرار گرفته‌اند. گلدول روزنامه‌نگار معروفی هم محسوب می‌شود. او در نیویورکر قلم زده است و علاوه‌برآن پادکستی تحت عنوان صنایع پوشکین را اداره می‌کند.

نقد خلاصه کتاب در یک چشم به هم زدن

گلدول با تکیه بر علوم اعصاب و تحقیقات روانشناسی پیشرفته توانسته است اثری قابل توجه و درخشان را تدوین کند. کتاب در یک چشم بهم زدن می‌تواند هر تصمیمی که می‌گیرید را تحت تاثیر قرار دهد و وادارتان کند که برای همیشه به شیوه‌ای متفاوت فکر کنید و تصمیم بگیرید. او نشان می‌دهد که تصمیمات غریزی و شهودی ما برخلاف آنچه فکر می‌کنیم در یک لحظه اتخاذ نمی‌شوند، بلکه در پس آن‌ها فرآیند قرار دارد که شاید طی سالیان متمادی به‌دست آمده است. کشف سازوکارهای مرتبط با شهود و غریزه، از مهم‌ترین نکاتی است که بعد از خواندن کتاب در یک چشم بهم زدن درک خواهید کرد. این روش هیجان‌انگیز و قدرتمند میتواند قدرت تصمیم‌گیری ما را بهبود دهد و به کمک کند که در هر عرصه‌ای بهتر عمل کنیم و به موفقیت برسیم. اگر دوست دارید به روش‌های شناخت سریع ست پیدا کنید و نکات جالب و خواندنی را از شهود غریزه مطالعه کنید، این کتاب مخصوص شماست. توصیه می‌کنم آن را بخوانید و نظرتان را پس از مطالعه با ما به‌اشتراک بگذارید.

جوایز و دستاورد های خلاصه کتاب در یک چشم به هم زدن

کتاب در یک چشم بهم زدن، به اثری پرحاشیه برای گلدول تبدیل شد. این نویسنده پرفروش، انتشار این اثر بحث‌برانگیز، منتقدین و موافقین بسیاری را به خود جلب کرد و افرادی زیادی ازجمله دانیل کانمن آن را مورد نقد و بررسی قرار دادند. درهرصورت نمی‌توان منکر فروش بالا و مخاطبین پرشمار این کتاب شد. این اثر هم‌اکنون در وبسایت آمازون رتبه چهلم پرفروش‌ترین کتاب میان کتاب‌های موضوع مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی را به خود اختصاص داده است. همچنین این اثر هم در میان کتاب‌های تصمیم‌سازی و حل مسئله و هم کتاب‌های تصمیم‌سازی تجاری رتبه ۴۴ پرفروش‌ترین کتاب را از آن خود کرده است.

این کتاب مناسب چه کسانی است؟

افرادی که به خواندن منابع مربوط به شهود، غریزه و حس ششم علاقه دارند و دوست دارند از این مسائل بیشتر بدانند. کسانی که می‌خواهند تصمیم‌گیری دقیق‌تر و بهتری داشته باشند و دوست دارند که برای بهبود تصمیم‌گیری‌هایشان از تمام ظرفیت‌های وجودی خود استفاده کنند. دانشجویان رشته مدیریت، روانشناسی رفتاری و بازاریابی. مدیران، رهبران کسب‌وکارها و همه کسانی که به‌نوعی در کار خود با تصمیم‌گیری‌های روزمره سروکار دارند و تلاش دارند که تصمیمشان را با دقت بیشتر و خطای کمتر بگیرند.

صاحب نظران راجع به کتاب چه می گویند؟

درحالیکه طب طبیعی به‌دنبال درمانی طبیعی برای دردها است، کتاب در کی چشم بهم زدن از باورهای رایج عصر جدید در مورد قدرت ناخودآگاه، شهود و حتی ماورالطبیعه سواستفاده می‌کند. این کتاب تعداد قابل توجهی از صفحات را به نظریه خواندن ذهن اختصاص می‌دهد. درحالیکه ازمایشان علمی نشان می‌دهند که ادعای بصیرت به‌ندرت شانس حدس زدن تصادفی را خواهد داشت، در یک چشم بهم زدن، اجازه می‌دهد که ذهن‌خوانی گاهی اشتباه کند و با اشتیاق موفقیت تمرینات ذهن‌خوانی را جشن می‌گیرد. (مایکل لیگالت) گلدول اغلب از اهمیت کل‌گرایی برای تقویت هوش ناخوداگاه صحبت می‌کندغ به این معنا که اوضاع را همیشه به‌صورت کل نگاه می‌کند. درعین حال، تاکید می‌کند که هوش ناخودآگاه متکی بر یافتن الگوهای ساده است. بااین‌حال تنها زمانی که وضعیت به‌صورت عمده توسط عوامل متناقض شناسایی می‌شود، می‌توان وجود کل‌گرایی را در شواهد بنیادین شناسایی کرد. درواقع در بسیاری از موارد، کل‌گرایی با شواهد اصولی در یک راستا قرار نمیگیرند و هم‌جهت نیستند. (لوئیز ایزنمن)

بخش هایی از متن کتاب

برداشت‌های اولیه ما در اثر تجربیات و محیط ما شکل می‌گیرد. این بدان معناست که می‌توانیم برداشت‌های اولیه خودمان را با تغییر دادن تجربیاتی که موجب این تأثیرگذاری‌ها شده است تغییر بدهیم. اگر شما سفیدپوست هستید و می‌خواهید با سیاه‌پوستان تداعی‌هایی داشته باشید که به همان اندازه تداعی‌هایتان با سفیدپوستان مثبت باشد، به چیزی بیش از تعهد در قبال مساوات و برابری احتیاج دارید. لازمه این کار این است که زندگی خود را تغییر دهید. این کار مستلزم آن است که زندگی خود را به شکلی تغییر بدهید که با آن‌ها راحت باشید و از فرهنگ آن‌ها سر در بیاورید، به طوری که وقتی می‌خواهید با یکی از آن‌ها قرار بگذارید یا حرف بزنید، تحت تأثیر تردیدها و ناراحتی‌های خود قرار نگیرید. ذهن ناهشیار ما نیرویی قدرتمند است، اما جایزالخطا هم هست. بدان معنا نیست که کامپیوتر درون ما همیشه درخشان و تابناک است و همیشه حقیقت را نشان می‌دهد. ممکن است حواسش پرت شود و ناتوان گردد. واکنش‌های غریزی ما اغلب باید با انواعی از علائق و احساسات دیگر رقابت کند. فکر می‌کنم ذهن ناهشیار ما این گونه کار می‌کند. وقتی به سمت تصمیمی جهش می‌کنیم و یا وقتی موضوعی به دلمان برات می‌شود، ذهن ناهشیار ما همان کاری را که جان گاتمن می‌گوید انجام می‌دهد. از کنار موضوعات بی‌اهمیت عبور می‌کند و تنها به آنچه اهمیت دارد می‌چسبد. واقعیت این است که ذهن ناهشیار ما در این زمینه بسیار قوی عمل می‌کند. به حدی که برش‌های نازک اغلب بهتر از اندیشیدن عمدی ما را به نتیجه می‌رساند.